هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که بر ناتوانی انسان در برابر عشق و هستی تأکید دارد. شاعر از ناتوانی خود در برابر معشوق و عشق سخن میگوید و اشاره میکند که همه چیز جز عشق بیارزش است. همچنین، بر قناعت و توکل به خداوند تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناتوانی در برابر عشق و قناعت نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۵۷
در تماشای رخت تاب و توان از ما نیست
در ره شوق به جان تو که جان از نیست
موج را صورت هستی نبود جز دریا
دل مسافر چو شد از سینه زبان از ما نیست
غیر یک بوسه نداریم تمنا زان لعل
آن دو لب نیست گر از ما دو جهان از ما نیست
شمع را شعله زخاموشی جاوید رهاند
گر نباشد سخن عشق زبان از ما نیست
پا به دامان قناعت به توکل بنشین
رفته هر کس ز پی سود و زیان از ما نیست
در ره شوق به جان تو که جان از نیست
موج را صورت هستی نبود جز دریا
دل مسافر چو شد از سینه زبان از ما نیست
غیر یک بوسه نداریم تمنا زان لعل
آن دو لب نیست گر از ما دو جهان از ما نیست
شمع را شعله زخاموشی جاوید رهاند
گر نباشد سخن عشق زبان از ما نیست
پا به دامان قناعت به توکل بنشین
رفته هر کس ز پی سود و زیان از ما نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.