هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از احساسات عمیق و نگاه عارفانه به زندگی سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، از ناامیدی، انتظار و جستجوی معنا در زندگی میگوید. او از عناصر طبیعت مانند گل، سرو و شمع برای بیان احساسات خود استفاده میکند و به دنبال یافتن زیباییهای واقعی در جهان است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۲۶۵
به چشم اهل دل آن اشک اعتبار نداشت
که لخت لخت جگر را به روی کار نداشت
کدام شمع در این تیره خاکدان افروخت
که تا سحر به رهش چشم انتظار نداشت
مپرس حاد دل تیره ام که از دم صبح
کدام روز که این آینه غبار نداشت
ز سرو و سوسن و گل داد خودنمایی داد
خوش آب و رنگ تری از تو نوبهار نداشت
به کوه و دشت و چمن طرح سیر افکندم
گلی به رنگ تو امروز روزگار نداشت
نهال آنکه بشد از گداز تن سیراب
چو نخل شمع بجز شعله برگ و بار نداشت
جمیله بود عروس جهان ولی جویا
به چشم اهل نظر رنگ اعتبار نداشت
که لخت لخت جگر را به روی کار نداشت
کدام شمع در این تیره خاکدان افروخت
که تا سحر به رهش چشم انتظار نداشت
مپرس حاد دل تیره ام که از دم صبح
کدام روز که این آینه غبار نداشت
ز سرو و سوسن و گل داد خودنمایی داد
خوش آب و رنگ تری از تو نوبهار نداشت
به کوه و دشت و چمن طرح سیر افکندم
گلی به رنگ تو امروز روزگار نداشت
نهال آنکه بشد از گداز تن سیراب
چو نخل شمع بجز شعله برگ و بار نداشت
جمیله بود عروس جهان ولی جویا
به چشم اهل نظر رنگ اعتبار نداشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.