۲۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۸

از آن، شکفتگی ای بی تو گل به باغ نداشت
که جام لاله بجز درد در ایاغ نداشت

کدام قطرهٔ اشکم فرو چکید از چشم
که آب و رنگ گل آتشین داغ نداشت

بسان شمع ترا پای تا بسر فرسود
چون در تو بود عیان اینقدر سراغ نداشت

شدیم بی تو سراسر رو چمن چو نسیم
گلی نبود که مانند لاله داغ نداشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.