۲۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۹

دل گرفتار است تا گردآور سیم و زر است
بلبل ما در قفس چون غنچه از بال و پر است

نالهٔ عاشق بقدر درد می بخشد اثر
آه اگر بی لخت دل باشد خدنگ بی پر است

می همین دل مردگان را نیست اکسیر حیات
رنگ رخسار ترا هم کیمیای احمر است

برق بیتابیم را کهسار غم جولانگر است
دل تپیدن شهپر عنقای قاف دیگر است

حسن ذاتی را به آرایش نباشد احتیاج
خال و خط طاووس رنگین بال و پر را زیور است

هست خوبان را دورنگی در خور حسن و جمال
از گل رعنا بت زیبای من رعناتر است

قطرهٔ اشک ندامت راه چشم کم مبین
شاهد اعمال را جویا گرامی گوهر است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.