هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که بر قناعت، سادگی، و رضایت به اندک تأکید دارد. شاعر از مفاهیمی مانند دلسوزی، قناعت، و دوری از غفلت سخن میگوید و با استفاده از استعارههایی مانند غنچه، صدف، و یعقوب، عمق احساسات و تفکرات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۱۲
پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است
غنچه را چاک گریبان رخنهٔ دامن بس است
اهل جوهر در لباس لاغری آسوده اند
چون صدف پیراهن تن استخوان من بس است
من ز دیدارت به اندک التفاتی قانعم
دیدهٔ یعقوبی ام را بوی پیراهن بس است
قانع از بوسیدن رویش به یک نظاره ام
چیدن گل برنتابد این چمن دیدن بس است
غنچه چون گل شد برون از عالم دل می رود
غول راه اهل غفلت هرزه خندیدن بس است
پنجه ام دشمن گریبان است جویا از نخست
دشت وسعت مشربیهای مرا دامن بس است
غنچه را چاک گریبان رخنهٔ دامن بس است
اهل جوهر در لباس لاغری آسوده اند
چون صدف پیراهن تن استخوان من بس است
من ز دیدارت به اندک التفاتی قانعم
دیدهٔ یعقوبی ام را بوی پیراهن بس است
قانع از بوسیدن رویش به یک نظاره ام
چیدن گل برنتابد این چمن دیدن بس است
غنچه چون گل شد برون از عالم دل می رود
غول راه اهل غفلت هرزه خندیدن بس است
پنجه ام دشمن گریبان است جویا از نخست
دشت وسعت مشربیهای مرا دامن بس است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.