۲۱۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۱۹

تا کام خواهش از می بی غش گرفته است
برگ گلی است لعل تو کآتش گرفته است

شب تا سحر هوازدهٔ آرزوی تست
گر غنچه را دماغ مشوش گرفته است

تا خواهشم به نعمت دیدار دست یافت
صد بوسه زان دو لب به نمک چش گرفته است

تأثیر آه ماست که هر شام از شفق
اطراف دامن فلک آتش گرفته است

چون بگسلم ز یار که جویا دل مرا
با تارتار طرهٔ دلکش گرفته است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.