۱۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳۰

زاهد از دنیا پی تحصیل سیم و زر گذشت
رشته شد گردآور گوهر چو از گوهر گذشت

عافیت خواهی مرو بیرون زحد اعتدال
می کشد گر آب حیوان است چون از سرگذشت

بی تکلف می توان تاج سر افلاک گفت
آنکه را چون مهر انور از سر افسر گذشت

قصهٔ طولانی زلف تو دارم بر زبان
تا قیامت کی تواند شد تمام این سرگذشت

غرق عصیان است جویا همچو درد می دلت
یاری از ساقی کوثر جو که آب از سرگذشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.