هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد فراق و عشق ناکام را بیان می‌کند. شاعر از سوختن جگر و رنج دوری از معشوق می‌گوید و تأثیر آتش عشق و هجران را بر روح و جسم توصیف می‌کند. در این شعر، عشق، فراق، رنج و اشتیاق به تصویر کشیده شده‌است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم شاعرانه ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۳۹

آنکه از داغ فراقت جگرش سوخته است
یار اغیار شدن بیشترش سوخته است

اولین گام بود راه به مقصد چون برق
هر که از گرم روی بال و پرش سوخته است

دوری از مال جهان جوی که آسوده شوی
جگر لاله ز پهلوی زرش سوخته است

شعلهٔ آه زلب تا مژه ام را دریافت
عالم هجر نگر خشک و ترش سوخته است

خویش را شمع صفت می دهد از آه به باد
هر که از آتش عشقت جگرش سوخته است

تیر آهم ندهد داد فلک را جویا
مگر از آتش دل بال و پرش سوخته است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.