۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۲۰

هر شعلهٔ آهی که ز بیمار تو خیزد
گردیست که از گرمی رفتار تو خیزد

صد یوسف خوبی است متاع سر دستش
بویی که ز پیراهن گلزار تو خیزد

هر اشک جگرسوز من از روزن چشمم
آمیخته با شعلهٔ دیدار تو خیزد

با پیرهن چاک و دل خون شده از خاک
چون لاله شهید گل رخسار تو خیزد

جویا گهر حقهٔ خورشید توان گفت
هر اشک که از چشم شرربار تو خیزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.