هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مفاهیمی مانند ناامیدی، حسرت، عشق و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از بی‌ثمری تلاش‌ها، گذر سریع جوانی و اسارت دل در بند تکالیف زندگی می‌نالد. همچنین، از اشک و آه به عنوان آب و هوای دل یاد می‌کند و اشاره می‌کند که امیدها در این زمین بی‌حاصل می‌مانند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و حسرت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۴۲۱

آینه بی یاری سیماب بی حاصل بود
پشت بان حیرت چشم اضطراب دل بود

می رود از بس جوانی زودگویی با خزان
چون گل رعنا بهار ما به یک محمل بود

در زمین دل که هست آب و هوایش اشک و آه
هر قدر تخم امل کارند بی حاصل بود

بر زبان حیرت حسرت نصیبان وصال
خان و مال بر باده ده از نامهای دل بود

دل اسیر محبس تکلیف باشد تا به کی
هر که جویا پیرو مجنون شود عاقل بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.