هوش مصنوعی:
این شعر از نگاه شاعر، احساسات افسرده و آزرده را با تصاویری مانند مینای بیرخت، موج صهبا، بوی غنچه و زخم تیغ عشق بیان میکند. شاعر از دلتنگی، رنج عشق و ناامیدی سخن میگوید و فضایی غمگین و پرتنش را ترسیم میکند. در نهایت، او از زاهد بیزار است و به دنبال تسکین دردهای خود در شعر است.
رده سنی:
18+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'زخم تیغ عشق' و 'خون مرده' ممکن است برای خوانندگان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۴۴۴
به چشمم بی رخت مینا دل افسرده را ماند
قدح از موج صهبا بزم بر هم خورده را ماند
نهانم همچو بوی غنچه در آغوش دلتنگی
فضای شش جهت یک خاطر آزرده را ماند
نبیند زخم تیغ عشق هرگز روی بهبودی
که از هر بخیه دندان بر جگر افشرده را ماند
قدح از جوش موج باده در چشم سیه مستان
بعینه دیدهٔ مژگان بهم آورده را ماند
مرا کاری به زاهد نیست جویا مصرعی گفتم
سویدای دل افسرده خون مرده را ماند
قدح از موج صهبا بزم بر هم خورده را ماند
نهانم همچو بوی غنچه در آغوش دلتنگی
فضای شش جهت یک خاطر آزرده را ماند
نبیند زخم تیغ عشق هرگز روی بهبودی
که از هر بخیه دندان بر جگر افشرده را ماند
قدح از جوش موج باده در چشم سیه مستان
بعینه دیدهٔ مژگان بهم آورده را ماند
مرا کاری به زاهد نیست جویا مصرعی گفتم
سویدای دل افسرده خون مرده را ماند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.