۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵۳

سر به دورانت تهی از آرزو هرگز مباد
خالی از صاف خیالت این کدو هرگز مباد

آب و رنگ آن گل رو سایه پرورد حیاست
آتش می پرده سوز شرم او هرگز مباد

داغ خواری لازم روی طلب باشد چو ماه
در جهان یارب کسی بی آبرو هرگز مباد

بر جراحت سونش الماس ریزد ناصحم
چاک دل منت کش زخم رفو هرگز مباد

حسن را با ناز جویا اختلاط رنگ و پوست
از گل رویش جد این رنگ و بو هرگز مباد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.