هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و عرفانی می‌پردازد که با مفاهیمی مانند حیرت، عشق، عصمت، گریه و دل‌بستگی همراه است. شاعر از ناتوانی در گشودن برخی رازها و عقده‌ها سخن می‌گوید و به زیبایی‌های نهفته در پشت نقاب‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد و نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از ادبیات و فلسفه دارد.

شمارهٔ ۴۵۲

گر نباشد بزم حیرانی نظر نتوان گشود
نیت گر بهر طپیدن بال و پر نتوان گشود

حیف باشد در تلاش برتری بر چون خودی
یک نفس چون شیشهٔ ساعت کمر نتوان گشود

در نقاب شرم پرورده است از بس عصمتش
ای مصور چهرهٔ آن سیمبر نتوان گشود

دل به غیر از هایهای گریه هرگز نشکفد
این گره جز پنجهٔ مژگان تر نتوان گشود

کی شود دلبستگی ارباب دولت را علاج
آری آری عقده از کار گهر نتوان گشود

آب و رنگ آن گل رو سایه پرورد حیاست
بر رخش گستاخ آغوش نظر نتوان گشود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.