هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند عشق، درد فراق، مستی و وحدت سخن می‌گوید. شاعر از جوشش اشک، دوری معشوق، تأثیر عشق بر هستی و مستی ناشی از شراب و طبیعت صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند شراب و مستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۵۵

از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد
آفتاب از پردهٔ چشمم توان غربال کرد

می کند با هستی حیرت نصیب بزم عشق
دوری او آنچه در آیینه با تمثال کرد

باده ام را ریخت بر خاک و مرا کشت از خمار
محتسب خون مرا آخر چنین پامال کرد

در بهاران هر قدر بر مستی بلبل فزود
جام گل را از شراب رنگ مالامال کرد

بسکه در وحدت سرای عشق یک رنگ تو شد
باده نوشیهای جویا گونه ات را آل کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.