۱۴۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۶۲

گریهٔ مستی شگون دارد حریفان سر کنید
باده گر یک قطره هم باشد که چشمی تر کنید

می پرستان می نهم لب بر لب مینا مباد
موسم گل بگذرد تا باده در ساغر کنید

گر همه یک قطره آن روست پالش لازم است
این نصیحت را در گوش خود از گوهر کنید

وصف آن گل پیرهن زاندیشه ها بیگانه است
گو خیال خویش را صد پرده نازک تر کنید

شوق را سازند رهبر در ره رفتن زخویش
در طریق نیستی چون شمع پا از سر کنید

صبح محشر سر برون آرید چون مهر از زمین
مشت خاکی از نادمت گر شبی بر سر کنید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.