هوش مصنوعی: این متن شعری است که احساسات عمیق ناشی از جدایی و دلتنگی را بیان می‌کند. شاعر از دل‌های بی‌قرار، چشم‌های مشتاق، و آرزوهای بربادرفته سخن می‌گوید. تصاویری مانند مرغ بی‌بال، غربال بی‌فایده، و بازیچهٔ کودکان به‌کار رفته‌اند تا حس حسرت و اندوه را منتقل کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و تجربه‌های زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۷۰

رفتی و دل در طپش چون طایر بی بال ماند
چشم شوقم باز چون نقش پی از دنبال ماند

هر سر شاخی بود در راه او دامی دگر
پای مرغ دل به بند رشتهٔ آمال ماند

در گداز آمد دل و از رخنه های سینه ریخت
حسرتی زان آب صاف آخر به این غربال ماند

دل پذیرای خیال اوست گو یاد گداز
آب شد آیینه و منظور آن تمثال ماند

مرغ دل را آرزو هر سوی در پرواز داشت
ریخت تا این بال و پر از خویش فارغبال ماند

رفت جویا نوجوانیها و از غفلت ترا
دل همان چون مهره ای بازیچهٔ اطفال ماند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.