هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از گرمی و شور عشق، دیدار معشوق، و تأثیرات عمیق آن بر جان و دل سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند گرمی بازار گل، تابش مهر، و شعلهٔ دیدار، حالات درونی خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۸۰

امشب زمی چو مجلس دلدار گرم شد
بازار گل فروشی رخسار گرم شد

جان را ز فیض عشق تعلق بود به جسم
چندان بتافت مهر که دیوار گرم شد

بر من از این باده مپیما می نگاه
سوزد دلم به سینه که بسیار گرم شد

برداشت چون نقاب ز رخ بزم در گرفت
هنگامه ای ز شعلهٔ دیدار گرم شد

جویا چو مهر مطلع انوار فیضهاست
آن سرکه از پیالهٔ سرشار گرم شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.