هوش مصنوعی:
این متن به زیباییهای ظریف و نامرئی عشق و جذابیتهای نهفته در معشوق اشاره میکند. شاعر از اضطراب عاشق در برابر جمال معشوق سخن میگوید و تأکید میکند که حتی خورشید نیز نمیتواند با زیبایی او رقابت کند. همچنین، به ظرافتهای پنهان و نامحسوس معشوق مانند موی میان او اشاره میشود که با وجود دقت هم قابل مشاهده نیست.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و ظرافتهای ادبی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۴۹۶
میان او که در اندیشه در نمی آید
عجب نباشد اگر در نظر نمی آید
چه اضطراب که خورشید را به تن نفکند
کسی به شوخی حسن تو برنمی آید
تو هر قدر که شوی شوخ و شنگ معذوری
که پاس خویش ز غلطان گهر نمی آید
به یک نگاه کند با دل آنچه هر مژه اش
هزار سال زصد نیشتر نمی آید
ببین نزاکت موی میان او جویا
که همچو تار نگه در نظر نمی آید
عجب نباشد اگر در نظر نمی آید
چه اضطراب که خورشید را به تن نفکند
کسی به شوخی حسن تو برنمی آید
تو هر قدر که شوی شوخ و شنگ معذوری
که پاس خویش ز غلطان گهر نمی آید
به یک نگاه کند با دل آنچه هر مژه اش
هزار سال زصد نیشتر نمی آید
ببین نزاکت موی میان او جویا
که همچو تار نگه در نظر نمی آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.