هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و توصیفی، صحنهای از بزم شراب و عشق را به تصویر میکشد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند شعلهٔ رخسار، شمع، پروانهٔ آتش، و برگ گل، حالات عاشقانه و مستانه را توصیف میکند. همچنین، حضور معشوق و تأثیر شگفتانگیز او بر دیگران را با عباراتی مانند «موج می پروانهٔ آتش به جان افتاده بود» و «شب که پیمودی تو بر دلها شراب جلوه را» بیان میکند. در پایان، اشارهای به لطف الهی و نجات از خاک دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و استفاده از استعارههای شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، سطح زبانی و ادبی آن برای درک بهتر، نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارد.
شمارهٔ ۵۰۶
شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود
موج می پروانهٔ آتش به جان افتاده بود
پیش از آن ساعت که آمد سر و شوخش در خرام
رنگ را چون نقش پا رخسارم از کف داده بود
از کف پایت ز بس نازکتر از برگ گل است
بوسه چینی را لب هر غنچه ای آماده بود
شب که پیمودی تو بر دلها شراب جلوه را
محتسب لبریز کیفیت چو جام باده بود
دست لطفی ساقی کوثر زخاکش بربگرفت
ورنه جویا همچو نقش پا به ره افتاده بود
موج می پروانهٔ آتش به جان افتاده بود
پیش از آن ساعت که آمد سر و شوخش در خرام
رنگ را چون نقش پا رخسارم از کف داده بود
از کف پایت ز بس نازکتر از برگ گل است
بوسه چینی را لب هر غنچه ای آماده بود
شب که پیمودی تو بر دلها شراب جلوه را
محتسب لبریز کیفیت چو جام باده بود
دست لطفی ساقی کوثر زخاکش بربگرفت
ورنه جویا همچو نقش پا به ره افتاده بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.