۲۰۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۰۷

خصم چون گردید عاجز بردباری پیشه کرد
مار چون بی دست و پا شد، خاکساری پیشه کرد

همچو شمع و شعله می میرد زیکدم هجر او
در جهان با دشمن خود هر که یاری پیشه کرد

بر رخش در خواب غفلت زدخوی خجلت گلاب
آنکه از کردار زشتش شرمساری پیشه کرد

گشته باران آبروی عالم از افتادگی
شد عزیز مصر خوبی آنکه خواری پیشه کرد

تا در دلها از او جویا بود یک کوچه راه
دم به دم آنکس که همچون نای زاری پیشه کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.