هوش مصنوعی:
این متن به موضوعاتی مانند نادانی، غرور، ریا و پشیمانی میپردازد. شاعر بیان میکند که غمگین بودن در دنیا ناشی از نادانی است و غرور انسان باعث گمراهی و پشیمانی میشود. همچنین، اشاره میکند که ادعای دانایی دیگران نیز از نادانی سرچشمه میگیرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۵۰۸
بهر دنیا بودنت غمگین زنادانی بود
خط بطلان تو چین بر لوح پیشانی بود
از گداز تن چه اندیشی اگر جان پروری
پاس تن مانند شمع تدشمن جانی بود
هر که دانشور بود دانا نداند خویش را
دعوی دانایی مردم ز نادانی بود
از غرور تو به عاصی تر شوند اهل ریا
دامن زاهد، تر از اشک پشیمانی بود
تا گشاید لب به رنگ غنچه رسوا می شود
بر دل هر کس که جویا زخم پنهانی بود
خط بطلان تو چین بر لوح پیشانی بود
از گداز تن چه اندیشی اگر جان پروری
پاس تن مانند شمع تدشمن جانی بود
هر که دانشور بود دانا نداند خویش را
دعوی دانایی مردم ز نادانی بود
از غرور تو به عاصی تر شوند اهل ریا
دامن زاهد، تر از اشک پشیمانی بود
تا گشاید لب به رنگ غنچه رسوا می شود
بر دل هر کس که جویا زخم پنهانی بود
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.