۱۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۳۱

به دام عشق هر آن دل که مبتلا گردد
نواله ایست که در کام اژدها گردد

بسان گرد یتیمی به جبههٔ گوهر
کدورت ار گذرد در دلم صفا گردد

به کوی عشق چو پروانه بر حوالی شمع
بسی هما که به گرد سر گدا گردد

کسی که در غم اهل و عیال سرگشته است
برای روزی مردم چو آسیا گردد

ز بس قوی شده بی او ضعیف نالی من
عجب که شور فغانم ز کوه واگردد

شعار خود کنی ار ترک مدعا جویا
امید هست که کارت به مدعا گردد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.