هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عشق و دل‌بستگی شدید سخن می‌گوید. شاعر از تأثیر نگاه و ابروی معشوق بر دل عاشق، بی‌خودی در راه عشق، حیرت در برابر جمال یار، و ناتوانی در فراموشی خاطرات او می‌سراید. همچنین، اشاره‌ای به مستی عشق و جهل محتسب در برابر این حالات دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۵۵۲

هر که از شمشیر نازت نیم بسمل ماند ماند
هر گره کز چین ابروی تو در دل ماند ماند

نیست جولانگاه هر کس شاهراه بیخودی
رفت از خود هر که دانست آنکه غافل ماند ماند

دیدهٔ آیینه از حیرت نمی آید بهم
هر که محو روی آن شیرین شمایل ماند ماند

کشتی ما در محیط باده دریایی شده است
محتسب کز جهل بیرون گرد ساحل ماند ماند

یاد مژگان تو کی بیرون رود از خاطرم
چاره نتوان کرد هر خاری که در دل ماند ماند

کی ز دام انگبین جویا رها گردد مگس
غیر اگر در کوی جانان پی در گل ماند ماند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.