هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از مولانا، به موضوعاتی مانند عشق، وحدت وجود، بیاعتباری دنیا، و رهایی از تعلقات مادی میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند آفتاب، تیغ آیینه، و شمع، مفاهیم عمیق عرفانی را بیان میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها و کنایهها نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.
شمارهٔ ۵۵۴
هر سحر کز روزن آن رشک پری سر می کشد
آفتاب از صبح سر در زیر چادر می کشد
کفر و دین را امتیازی نیست در بازار عشق
این ترازو خاک را با زر برابر می کشد
در پی عرض هنر هرگز نباشد اهل دل
همچو تیغ آیینه کی منت زجوهر می کشد
می کشد از رشک آن رخسار و ابرو مهر و ماه
آنچه زان داندان و زان لب شیر و شکر می کشد
با قلندر مشربان ای محتسب دشمن مباش
آه ازان هویی که شبها از دلی سر می کشد
چشم داغ دل به ذوق دیدنت مانند شمع
از شکاف سینه هر دم گردنی بر می کشد
چون توانم آه را بال و پر پروانه داد
گر کشم جویا نفس آن شوخ خنجر می کشد
آفتاب از صبح سر در زیر چادر می کشد
کفر و دین را امتیازی نیست در بازار عشق
این ترازو خاک را با زر برابر می کشد
در پی عرض هنر هرگز نباشد اهل دل
همچو تیغ آیینه کی منت زجوهر می کشد
می کشد از رشک آن رخسار و ابرو مهر و ماه
آنچه زان داندان و زان لب شیر و شکر می کشد
با قلندر مشربان ای محتسب دشمن مباش
آه ازان هویی که شبها از دلی سر می کشد
چشم داغ دل به ذوق دیدنت مانند شمع
از شکاف سینه هر دم گردنی بر می کشد
چون توانم آه را بال و پر پروانه داد
گر کشم جویا نفس آن شوخ خنجر می کشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.