هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. شاعر از درد فراق، ضعف خود در برابر معشوق و تأثیر عمیق این عشق بر زندگی خود مینالد. او آرزو میکند که ای کاش این عشق سوزان و بیدادگر نبود تا از رنجها رهایی یابد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غمگین و ناامیدی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۶۵۴
از شور جنون هیچ کس آگاه نمی بود
گر سلسله جنبان دلم آه نمی بود
ای ضعف نمانده است مرا قوت ناله
ای وای چه می کردم اگر آه نمی بود
می داشت اگر کوکب اقبال بلندی
دستم ز سر زلف تو کوتاه نمی بود
در ملک بدن شاه نمی بود دلت را
گر نقش نگین بندهٔ درگاه نمی بود
از کاهش تن شمع صفت باک ندارم
کاش آتش بیداد تو جانکاه نمی بود
می بستی اگر دیدهٔ بینش ز دو بینی
جویا احدی پیش تو گمراه نمی بود
گر سلسله جنبان دلم آه نمی بود
ای ضعف نمانده است مرا قوت ناله
ای وای چه می کردم اگر آه نمی بود
می داشت اگر کوکب اقبال بلندی
دستم ز سر زلف تو کوتاه نمی بود
در ملک بدن شاه نمی بود دلت را
گر نقش نگین بندهٔ درگاه نمی بود
از کاهش تن شمع صفت باک ندارم
کاش آتش بیداد تو جانکاه نمی بود
می بستی اگر دیدهٔ بینش ز دو بینی
جویا احدی پیش تو گمراه نمی بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.