۱۴۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۱۷

رفت می نوشیم ز یاد آخر
شیشه از طاق دل فتاد آخر

خال او از ستاره سوختگی
پا به زنجیر خط نهاد آخر

آه دل را ز جای خود برکند
رفت این مملکت به باد آخر

چشم محتش به ناخن مژگان
گره از کار دل گشاد آخر

هر که رفت از پی هوا جویا
می دهد خویش را به باد آخر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.