۱۴۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۳۷

معنیی گر هست با رند می آشام است و بس
چشم بیداری و به عالم گر بود جام است و بس

جاده ها دور از خرامش سینه چاک افتاده اند
کامیاب از پای بوس او لب بام است و بس

بهر دولت بگذرانی از چه بی آرام عمر
دولتی گر هست عمر من در آرام است و بس

قامتش از شیوه های دلبری مجموعه ایست
سرو را رعنایی از بالای اندام است و بس

باده نوشی بیشتر دل را گرفتارت کند
خط جام امشب به چشمم حلقهٔ دام است و بس

سعی بیجا خلق را قفل در روزی بود
بستگی در کارها جویا ز ابرام است و بس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.