هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رهایی سخن می‌گوید. او از محدودیت‌های خود و ناتوانی در پرواز می‌نالد، اما عشق به معشوق او را به حرکت وامی‌دارد. شاعر از اسارت در قفس و کوتاهی بال و پر خود شرمنده است و به عشقی اشاره می‌کند که حتی کوه را نیز به خم شدن وام می‌دارد. در پایان، او از مصرعی درباره اسارت طاووس در پرهای خود یاد می‌کند که نمادی از اسارت در زیبایی‌های دنیوی است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند «پر عنقا» و «طاووس اسیر» برای مخاطبان کم‌سن‌وسال ممکن است نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۷۴۶

تا یاد ترا کرده دلم راهبر خویش
پر در پر عنقا بپریدم ز بپریدم ز بر خویش

تا بام قفس قوت پرواز ندارم
شرمنده ام از کوتهی بال و پر خویش

پیوند سرین را به میان تو چو بیند
عاشق بود ار کوه نبندد کمر خویش

یکبار به گرد سر او گشتم و چون شمع
گردم همهٔ عمر به قربان سر خویش

جویا شده ام واله این مصرع سالک
‏«طاووس اسیر است به گلدام پر خویش»‏
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.