هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و پر از تصاویر شاعرانه است که از عناصر طبیعت مانند قطره آب، موج، گل و شبنم برای توصیف احساسات و حالات عاشقانه استفاده می‌کند. شاعر از مفاهیمی مانند شرم، عشق، و مرگ به شیوه‌ای نمادین سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق و نمادین است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرگ و عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۷۴۸

ز حیرت ماند در بند چکیدن گوهر کوشش
وگرنه قطرهٔ آبی است از شرم بناگوشش

گشود آخر به زور شوخی آن قفل معما را
سخن موج تپش زد بسکه در لبهای خاموشش

همآغوش تو یکبار آنکه شد چون چشم قربانی
پس از مردن بماند تا قیامت باز آغوشش

تکلف بر طرف سرچشمهٔ حیوان به جوش آمد
چو گشتند از تکلم موجزن لبهای می نوشش

شبیه مجلس تصویر باشد بزم او امشب
بسوی هر که اندازم نظر گردیده مدهوشش

ز بس بگداخت از شرم بیاض گردنش جویا
چنان کز گل چکد شبنم چکیده گوهر از گوشش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.