هوش مصنوعی: زن به سرهنگ سلطان می‌گوید که برای تأمین معاش خانواده‌اش تلاش کند. سرهنگ پاسخ می‌دهد که امروز مطبخ سرد است زیرا او قصد روزه گرفتن دارد. زن از این وضعیت ناامید شده و با خود فکر می‌کند که روزه گرفتن سرهنگ چه فایده‌ای دارد، در حالی که افطار او می‌تواند عید کودکانشان باشد. او معتقد است که کمک به نیازمندان بهتر از روزه‌داری بدون توجه به دیگران است.
رده سنی: 12+ متن شامل مفاهیم اخلاقی و اجتماعی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و درک مسائل پیچیده‌تری مانند مسئولیت‌پذیری، کمک به دیگران و نقد رفتارهای مذهبی دارد. این مفاهیم برای کودکان زیر 12 سال ممکن است قابل درک نباشد.

حکایت

به سرهنگ سلطان چنین گفت زن
که خیز ای مبارک در رزق زن

برو تا ز خوانت نصیبی دهند
که فرزندکانت نظر بر رهند

بگفتا بود مطبخ امروز سرد
که سلطان به شب نیت روزه کرد

زن از ناامیدی سر انداخت پیش
همی گفت با خود دل از فاقه ریش

که سلطان از این روزه گویی چه خواست؟
که افطار او عید طفلان ماست

خورنده که خیرش برآید ز دست
به از صائم الدهر دنیا پرست

مسلم کسی را بود روزه داشت
که درمانده‌ای را دهد نان چاشت

وگرنه چه لازم که سعیی بری
ز خود بازگیری و هم خود خوری؟
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:حکایت کرم مردان صاحبدل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.