هوش مصنوعی: متن درباره پیرمردی است که در راه حجاز به هر قدم دو رکعت نماز می‌خواند و با عشق و ایمان به خدا پیش می‌رود. با وجود وسواس و تردید، به دام ابلیس می‌افتد، اما هاتفی از غیب به او یادآوری می‌کند که انجام کارهای نیک مانند آرام کردن دل دیگران از نمازهای زیاد ارزشمندتر است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم دینی و فلسفی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

حکایت

شنیدم که پیری به راه حجاز
به هر خطوه کردی دو رکعت نماز

چنان گرم رو در طریق خدای
که خار مغیلان نکندی ز پای

به آخر ز وسواس خاطر پریش
پسند آمدش در نظر کار خویش

به تلبیس ابلیس در چاه رفت
که نتوان از این خوب تر راه رفت

گرش رحمت حق نه دریافتی
غرورش سر از جاده برتافتی

یکی هاتف از غیبش آواز داد
که ای نیکبخت مبارک نهاد

مپندار اگر طاعتی کرده‌ای
که نزلی بدین حضرت آورده‌ای

به احسانی آسوده کردن دلی
به از الف رکعت به هر منزلی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.