هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه بیانگر ایثار و فداکاری در راه معشوق (یا خدا) است. شاعر با تصاویر زیبایی مانند نخل، ابر بهار و موج سرشک، از بخشش بی‌چشمداشت و عشق بی‌قید و شرط می‌گوید. او حاضر است همه چیز، حتی درد و رنج خود را نیز ببخشد و مانند اخگری از اشک‌هایش جاری شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات شدید موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۸۱۲

در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم
آن چیز که داریم میسر بفشانیم

چون نخل که آبی خورد و میوه دهد بار
از هر ستانیم نکوتر بفشانیم

ما ابر بهاریم که از همت سرشار
گیریم دمی آبی و گوهر بفشانیم

دیگر ز زمین جز گل خورشید نروید
بر خاک چو درد ته ساغر بفشانیم

از موج سرشکی که نهان در جگر ماست
بر زخم دل غم زده نشتر بفشانیم

آنیم که در گریه به هر چشم فشردن
لخت جگری از مژهٔ تر بفشانیم

زین آتش پنهان که بود در جگر ما
جویا! چه سرشک؟ از مژه اخگر بفشانیم!!‏
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.