۱۵۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۲۶

دشت را از جلوه اش رشک گلستان دیده ام
گل به دامان هوا از گرد جولان دیده ام

داشت امشب یاد گرمیهایش دل را در میان
تا سحر پروانه ای را در چراغان دیده ام

گشت در پیری بهار خاطرم یاد کسی
فیض شام وصل را در صبح هجران دیده ام

بر کنار جوی چاک دل به رنگ نخل آه
سرو یاد قامت او را خرامان دیده ام

باز دل را در غم هجران گل پیراهنی
غنچه آسا تکمهٔ چاک گریبان دیده ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.