هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از جوشش احساسات و عشق عمیق سخن میگوید. شاعر از تبدیل تار و پود پیراهن به رشتههای جان، روشنایی سینه با مشعل عشق، و آشکارسازی اسرار دل مانند بوی غنچه صحبت میکند. در نهایت، آرزوی رسیدن به مقام بلند مانند ماه را بیان میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۸۴۲
گرنه از جوش نزاکت بر تنش سنگین بود
تار و پود پیرهن از رشتهٔ جانش کنم
منصب مشعل فروزی داده عشقش سینه را
شمعها از آه روشن در شبستانش کنم
خودبخود گل می کند اسرار دلها، تا به کی
همچو بوی غنچه ضبط راز پنهانش کنم
کو عروج طالعی جویا که تا مانند ماه
جای در یک پیرهن با مهر تابانش کنم
تار و پود پیرهن از رشتهٔ جانش کنم
منصب مشعل فروزی داده عشقش سینه را
شمعها از آه روشن در شبستانش کنم
خودبخود گل می کند اسرار دلها، تا به کی
همچو بوی غنچه ضبط راز پنهانش کنم
کو عروج طالعی جویا که تا مانند ماه
جای در یک پیرهن با مهر تابانش کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.