هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد عشق و جدایی می‌گوید. او از زخم‌های عاطفی خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود غم و سوزش عشق، همچنان به معشوق وفادار است. شاعر از نگاه دیگران به معشود رنج می‌برد و خود را خاک‌نشین غم معشوق می‌داند. در پایان، افسوس می‌خورد که نتوانسته اشک‌هایش را برای رسیدن به معشوق بریزد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد. همچنین، درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات و اصطلاحات شعری دارد.

شمارهٔ ۸۵۷

ما منت مرهم به جراحت نپسندیم
بر زخم جگر سوختهٔ داغ تو بندیم

چون غنچه بود خرمی ما ز غم عشق
تا دل به ره دوست نبازیم، نخندیم

سوزیم گه دیدن اغیار به رویت
در دفع گزند نظر بد چو سپندیم

ماییم که با دیدهٔ دایم نظرباز
از حلقهٔ بگوشان خم زلف کمندیم

از پستی ما رتیهٔ اقبال فزونست
ما خاک نشین غم آن سرو بلندیم

افسوس که لخت جگر چند ز مژگان
امشب بمراد دل جویا نفکندیم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.