هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او با تشبیه خود به شمع و استفاده از تصاویری مانند آتش عشق، اشک حسرت و رسوایی عشق، احساسات عمیق خود را بیان میکند. در پایان، امیدواری و نور مهر را در دل خود میبیند و با شراب ارغوان چراغ زندگی خود را روشن میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۸۶۲
اگر حرفی ز سوز آتش عشقش بیان کردم
به رنگ شمع محفل خویش را صرف زبان کردم
فغانم از گداز آتش غم اشک حسرت شد
بحمدالله که درس ناله را امشب روان کردم
کشیدم بر سر آخر پردهٔ رسوایی عشقش
به جیب پارهٔ خود غنچه سان خود را نهان کردم
خیال مهر رویی بر دلم تابیده است امشب
زمین را از فروغ کوکب اشک آسمان کردم
چو صبح از ساغر خورشید جویا در دم پیری
چراغ خویش روشن از شراب ارغوان کردم
به رنگ شمع محفل خویش را صرف زبان کردم
فغانم از گداز آتش غم اشک حسرت شد
بحمدالله که درس ناله را امشب روان کردم
کشیدم بر سر آخر پردهٔ رسوایی عشقش
به جیب پارهٔ خود غنچه سان خود را نهان کردم
خیال مهر رویی بر دلم تابیده است امشب
زمین را از فروغ کوکب اشک آسمان کردم
چو صبح از ساغر خورشید جویا در دم پیری
چراغ خویش روشن از شراب ارغوان کردم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.