هوش مصنوعی: این شعر بیانگر غم و حسرت شاعر از دوری معشوق و یادآوری روزهای گذشته است. شاعر از احساس تنهایی، اشک حسرت و خاطرات عاشقانه‌اش می‌گوید و از تلاش بی‌ثمر در راه عشق و رنج‌های عاطفی خود سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که ممکن است برای سنین پایین قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و حسرت نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارد.

شمارهٔ ۸۷۵

بی تو از بس گرد غم بر چهرهٔ دل داشتیم
در کنار اشک حسرت مهرهٔ گل داشتیم

چون ز خود رفتیم در راه طلب همچون حباب
گام اول پای در دامان منزل داشتیم

یاد ایامی که چون از کوی جانان می شدیم
چشم بر در، پای در گل، دست بر دل داشتیم

یک نفس دل بر ما غافل از دنیا نبود
این فلاطون را عبث در فکر باطل داشتیم

از خیال ابرو و رخسار او شب تا سحر
سیر ماه نو به روی بدر کامل داشتیم

سالها در کویش از زاینده رود چشم تر
همچو سرو جویباری پای در گل داشتیم

با لب هر زخم جویا ما شهادت کشتگان
خندهٔ قهقه به ضرب دست قاتل داشتیم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.