۱۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۸۶

ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام
می رسد از آب خود مانند گوهر دانه ام

همتم هرگز نشد خجلت کش احسان کمی
هیچگه از ریزش باران نشد تر دانه ام

می رساند رزق ما هر جا بود خود را به ما
همچو مور از خویش بیرون آورد پر دانه ام

من که از طور تجلی شعله افروز دلم
کی گذارد برق بی زنهار پا بر دانه ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.