۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۰۲

دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم
پابند حلقه حلقهٔ گیسو گذاشتیم

چون غنچه گوئیا سرو زانوی ما یکیست
سر در غم تو بسکه به زانو گذاشتیم

قندیل وار شیشهٔ دل را به یادگار
بر پیش طاق آن خم ابرو گذاشتیم

آنیم که گوهر دل را ز شش جهت
گردآوری نموده به یک سو گذاشتیم

کاری نکرده ایم کز او بهره ای بریم
ما کار خویش با کرم او گذاشتیم

یارای کیست غیر اطاعت به درگهت
در پیشگاه حسن تو زانو گذاشتیم

ما راست شش جهت گل شش برگ در نظر
از هر طرف به کوی تو تا رو گذاشتیم

اظهار حال دل که زبان عاجزست از آن
جویا به آن دو چشم سخن گو گذاشتیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.