هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساسات عمیق خود سخن میگوید، از شادی و غم، قناعت و سرافرازی، و ندامت و توبه. او از شراب و طبیعت به عنوان نمادهایی برای بیان حالات درونی خود استفاده میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین استفاده از نمادهایی مانند شراب ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۹۱۶
زخنده ساغر بر لب رسیده ای دارم
زگریه بادهٔ ناب چکیده ای دارم
گل بهشت قناعت بود سرافرازی
چو کوه، پای به دامن کشیده ای دارم
هوای باغ و سر گلشنم چو بلبل نیست
دل به کنج قفس آرمیده ای دارم
به کام من بود امروز لعل تو خط یار
هزار شکر شراب رسیده ای دارم
هزار شکر کز افعال زشت خود جویا
دل به خون ندامت تپیده ای دارم
زگریه بادهٔ ناب چکیده ای دارم
گل بهشت قناعت بود سرافرازی
چو کوه، پای به دامن کشیده ای دارم
هوای باغ و سر گلشنم چو بلبل نیست
دل به کنج قفس آرمیده ای دارم
به کام من بود امروز لعل تو خط یار
هزار شکر شراب رسیده ای دارم
هزار شکر کز افعال زشت خود جویا
دل به خون ندامت تپیده ای دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.