هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق الهی، رهایی از تعلقات دنیوی، و مستی از می توحید می‌پردازد. شاعر از دل‌بستن به جسم و دنیا ابراز پشیمانی کرده و عشق به معشوق حقیقی را جایگزین آن می‌کند. همچنین، از رهایی از هوای نفس و پیوستن به عالم معنویت سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات مانند 'مستی' و 'می مردآزمانه' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای تفسیر صحیح دارند.

شمارهٔ ۹۱۸

تنها همین ز چشم نه گوهر فکنده ایم
یاقوت را ز دست چو اخگر فکنده ایم

زین دل که بسته ایم به این جسم عنصری
در چار موج حادثه لنگر فکنده ایم

دل را زیمن عشق که فیضش زیاد باد
از عالمی به عالم دیگر فکنده ایم

در عشق چون دو قطرهٔ اشک این دو نشئه را
از چشم اعتبار، مکرر فکنده ایم

شکر خدا که از می توحید سرخوشیم
یعنی هوای غیر تو از سر فکنده ایم

زاهد حریف این می مردآزمانه ای
دل را فشرده ایم و به ساغر فکنده ایم

جویا سیاه مست ولاییم و خویش را
بر خاک راه ساقی کوثر فکنده ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.