۲۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۲۵

شب پا نهد چو مست می ناب بر زمین
ریزد ز نقش پا گل مهتاب بر زمین

پر گرد کلفت است ز بس سینه، می رود
اشک از دلم به دیده چو سیلاب بر زمین

بحریست موجزن سر کویش ز بس افتاد
بر روی یکدگر دل بیتاب بر زمین

جویا ز سیل کوه بدخشان فزون بود
ریزد دلم ز دیده چو خوناب بر زمین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.