۱۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۳۵

بر لب منه پیالهٔ سرشار بیش ازین
دامن مزن بر آتش رخسار بیش ازین

من آن نیم که اینقدر جان بخواهمت
می خواهمت بجان تو بسیار بیش ازین

جز نهال من که به تمکین برآمده
کسی روح را ندیده گرابنار بیش ازین

در راه سیل تندرو جان ستاده جسم
راحت مجو سایهٔ دیوار بیش ازین

یکبار بیش گل نرود جانب دکان
یعنی مرو سراسر بازار بیش ازین

چون نور دیده گرچه نهانست از نظر
جویا ندیده ایم پدیدار بیش ازین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.