هوش مصنوعی: این شعر از عشق، رنج‌های آن، و ارزش فقر و قناعت سخن می‌گوید. شاعر از همسری با معشوق، رنج‌های عشق، و درس‌هایی که از شمع و طبیعت می‌گیرد، صحبت می‌کند. همچنین، به مفهوم فقر و قلندری به عنوان راهی برای توانگری معنوی اشاره دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اخلاقی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۹۷۵

عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن
به این دهن به لب او برابری کردن

نموده سر مکافات شیشهٔ ساعت
به دست با چو خودی قصد برتری کردن

کسی که آتش سودای عشق در سر داشت
به شمع بزم توانست همسری کردن

مگر دلم که زند دست و پا ز بیتابی
به بحر عشق که آرد شناوری کردن

به راه سوز و گداز، از نهال شمع آموز
ز سرگذشت و دعوای سروری کردن

کسی که دولت فقرش دهند می داند
که در قلندری آمد توانگری کردن

به غیر نعمت و بجز منقبت نمی آید
به نام غیر ز جویا ثناگری کردن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.