هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از درد دل و شیفتگی شاعر نسبت به معشوقه‌ای ترک‌زاده سخن می‌گوید. شاعر از اسارت دل در دام عشق، جفاهای معشوق، نگاههای نافذ و ابروی او می‌نالد و از صبر کم و خواهش زیاد خود می‌گوید. او همچنین از خمیدگی قد خود در اثر جور روزگار و افتادن در کشمکش‌های زندگی مانند کمان شکایت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۰۲۱

دل چیست واله نگه ترک زاده ای
از حلقه های چشم به دام اوفتاده ای

خواهم دل به دام محبت فتاده ای
صبر کمی و خواهش از حد زیاده ای

گشتیم اسیر و شیفتهٔ ترک زاده ای
شست جفا به سینهٔ عاشق گشاده ای

با نیم غمزه صد دل طاقت شکسته ای
عرض هزار حوصله بر باد داده ای

با چشم سهو هم سوی عاشق ندیده ای
دلها به طاق ابروی نسیان نهاده ای

تا کی دلم ز پهلوی مژگان او بود
آماجگاه تیر به زهر آب داده ای

جویا قد خمیده ام از جور روزگار
در کشمکش فتاده بسان کباده ای
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.