هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر ناامیدی و شکایت شاعر از معشوق بیوفا و ناآشنا است. شاعر از بی‌توجهی و جفای معشوق شکایت دارد و احساس می‌کند که معشوق با وجود آشنا بودن، رفتاری ناآشنا دارد. همچنین، شاعر از بی‌وفایی و شوخ‌طبعی معشوق گلایه می‌کند و امیدی به مهر و وفای او ندارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از کنایه‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۱۰۲۹

تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای
تو بیوفا چقدر مایل جفا که نه ای

چو ماهیی که طلبکار آب در دریاست
کجا رود به سراغت کسی کجا که نه ای

ترا ز حال دل خود چسان کنم آگاه
تو آشنا به نگه های آشنا که نه ای

کنایه فهم و سخن ساز و عاشق آزاری
کجا رود کسی از دست تو کجا که نه ای

کرا شفیع خود آرم ز آشنایانت
به هیچ کس تو جفا جوی آشنا که نه ای

مناز اینقدر ای آسمان به رفعت خویش
غبار رهگذر شاه اولیا که نه ای

امید مهر و وفا نیست از تو جویا را
تو شوخ محرم رسم و ره وفا که نه ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.