۱۳۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۳۰

خیال تندخویی با دلم سر می کند بازی
که از شوخی به جای گل به اخگر می کند بازی

ز غیرت فوج فوج رنگ در پرواز اندازم
اگر دانم که گاهی با کبوتر می کند بازی

ز بیم غیر اشکم در دل صد پاره می غلتد
چو آن طفلی که با اوراق ابتر می کند بازی

چه دلها خون کند چشمش ز هر مژگان بهم سودن
حریفان ترک بدمستی به خنجر می کند بازی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.