هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن تشنگی و مرگ به عنوان نمادهایی برای بیان مفاهیم عمیق‌تر استفاده شده‌اند. در بخشی از شعر، فردی تشنه جان می‌سپارد و دیگری به او می‌گوید که چه تفاوتی بین مرگ در حالت سیرابی یا تشنگی وجود دارد. پاسخ این است که هدف، تر کردن دهان برای حفظ جان شیرین است. سپس شعر به موضوعاتی مانند عشق، فداکاری، و تلاش برای رسیدن به بهشت و دوری از دوزخ می‌پردازد. در نهایت، اشاره می‌شود که کسانی که در آخرین لحظات به هدف خود می‌رسند، به کامیابی دست می‌یابند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند مرگ و تشنگی به عنوان نمادهای مفهومی استفاده شده‌اند که نیاز به درک بالاتری از زندگی و فلسفه دارد.

حکایت در فدا شدن اهل محبت و غنیمت شمردن

یکی تشنه می‌گفت و جان می‌سپرد
خنک نیکبختی که در آب مرد

بدو گفت نابالغی کای عجب
چو مردی چه سیراب و چه خشک لب

بگفتا نه آخر دهان تر کنم
که تا جان شیرینش در سر کنم؟

فتد تشنه در آبدان عمیق
که داند که سیراب میرد غریق

اگر عاشقی دامن او بگیر
وگر گویدت جان بده، گو بگیر

بهشت تن آسانی آنگه خوری
که بر دوزخ نیستی بگذری

دل تخم کاران بود رنج کش
چو خرمن برآید بخسبند خوش

در این مجلس آن کس به کامی رسید
که در دور آخر به جامی رسید
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت در معنی غلبه وجد و سلطنت عشق
گوهر بعدی:حکایت صبر و ثبات روندگان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.