هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و دردهای عشق است. شاعر از گرداب عشق، بلندیهای غم، و نیاز به لطف معشوق سخن میگوید و با استفاده از استعارههایی مانند سرو و قمری، عمق احساسات خود را نشان میدهد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی فاخر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۰۳۶
دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما کشی
ما ز شاگردان گردابیم در دریاکشی
قمری دل، آشیان بر سرو نوخیز تو بست
رتبه افزاید غمم را هر قدر بالاکشی
بیدلان را دست لطفی هم توان بر سر کشید
چند پای ناز در دامان استغنا کشی
ذوق غلتیدن به خاک ازیاد قدی می بری
گر دمی در سایهٔ سرو بلندی واکشی
از سر کویش برای مصلحت پایی بکش
تا به کی جویا رعونت را بت رعناکشی
ما ز شاگردان گردابیم در دریاکشی
قمری دل، آشیان بر سرو نوخیز تو بست
رتبه افزاید غمم را هر قدر بالاکشی
بیدلان را دست لطفی هم توان بر سر کشید
چند پای ناز در دامان استغنا کشی
ذوق غلتیدن به خاک ازیاد قدی می بری
گر دمی در سایهٔ سرو بلندی واکشی
از سر کویش برای مصلحت پایی بکش
تا به کی جویا رعونت را بت رعناکشی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.