۱۲۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۵۴

دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی
اندیشهٔ شکار هما با مگس کنی

دل بسته هوایی، از آنرو ز بال و پر
خود را به رنگ غنچهٔ گل در قفس کنی

آن لحظه راز داری عشقت مسلم است
کز گرد خویش سرمه به کام جرس کنی

پرباد نخوت است دماغت چو گردباد
دل خوش عبث ز پیروی خار و خس کنی

جویا دگر کسی نبود جز تو در جهان
خود را توانی از نفسی هیچ کس کنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.